بر اساس این کتاب، "مرد عامیانه در تگزاس" داستان واقعی کلیدی تامپسون است. در سال 1928، در نزدیکی سیسکو، تگزاس، کلیدی جوان در محل اشتباه خود، در زمان اشتباه، در شرکت اشتباه پیدا می کند. مبارزه از بین می رود و پس از تیراندازی دو مرد در دفاع از خود، کلاید به قتل محکوم شده و به اعدام محکوم شده است. درست چند ساعت قبل از اعدام توسط صندلی الکتریکی، فرماندار او مجازات اعدام را به عهده می گیرد و کلید را به زندان در زندان می اندازد. قبل از اینکه او را به مزرعه زندان تگزاس بفرستد تا به خدمت سربازی بپردازد، جایی که او نامزد دریافت و & quot؛ Meanest Man in Texas. & quot؛ پس از چندین تلاش فرار، 2 قتل دیگر، او غیر قابل قبول می شود و کاپیتان گارد ها او را در زندان انفرادی در یک زندان قدیمی زندان قفل می کند. با سه جمله زندگی و هیچ امیدی، او سرانجام رستگاری را می آموزد و زندگی اش تغییر می کند. او متناظر است، و در نهایت به شدت با عشق یک زن، جولیا Perryman، که همچنین یک زندانی از معلولیت فیزیکی، اسکولیوز است. از طریق عشق به یکدیگر و ایمان، هر یک از آنها آزادی پیدا می کنند.
Based on the book, "The Meanest Man in Texas" is the true story of Clyde Thompson. In 1928, near Cisco, Texas, a young Clyde finds himself in the wrong place, at the wrong time, in the wrong company. A fight breaks out, and after shooting two men in self-defense, Clyde is convicted of murder, and sentenced to death. Just hours before execution by electric chair, the Governor spares him the death penalty, and sentences Clyde to life in prison. Before he is shipped off to the Texas Prison Farm to serve hard labor, where he gains the moniker "The Meanest Man in Texas." After several escape attempts, 2 more murders, he becomes unruly, and the Captain of the Guards locks him away in solitary confinement in an old prison morgue. With three life sentences and no hope, he finally learns redemption, and his life changes. He corresponds, and eventually falls deeply in love with a woman, Julia Perryman, who is also a prisoner of her physical handicap, scoliosis. Through their love of each other, and faith, they each find freedom.