- زبان :Indonesian کیفیت :همه کیفیت ها
- فرمت :SRT نام فیلم :نامه کوچک به خدا
- مدت زمان :2ساعت محصول :Indonesia
- کارگردان :Fajar Bustomi نویسنده :Upi Avianto , Falcon Pictures
- امتیاز IMDB :7.3 رده سنی :-
- ستارگان :Bima Azriel , Susan Bachtiar , Dorman Borisman
- Fa
- En
یک داستان دلهره آور در مورد زندگی 2 خواهر و برادر یتیم، آنتون و فرشته. این دو توسط یک سندیکا به دام افتاده اند که کودکان را به عنوان گدایی خیابانی رها کرده است. در عصر طلایی خود، آنها به عنوان گاوهای بدون مالیات به عنوان گاوهای بدون سرنشین به بردگی درآمدند. آنها شگفتی های دوران کودکی را تجربه نکردند. و یک روز، فرشته یک تصادف خیابانی داشت. وقتی او بیدار شد، او تنها در بیمارستان بود. این مشخصه جدایی او با آنتون بود و از آن زمان تاکنون او محل سکونت وی را پیدا نکرده است. 15 سال گذشت، در سیدنی، استرالیا. با تشکر از مهربانی خانواده ی خود، فرشته رشد کرد تا یک زن زیبا و هوشمند باشد. او رویای او برای تبدیل شدن به یک وکیل را برآورده کرد. در آنجا، فرشته با مارتین، یک پزشک پزشکی جوان از اندونزی ملاقات کرد که دوستش داشت. زندگی او در حال حاضر با شادی پر شده است. با این حال، گذشته او او را خالی از سکنه، او هرگز متوقف فکر کردن در مورد آنتون. در وسط زندگی شاد و تصمیم خود برای ازدواج با مارتین، تصمیم گرفت برای برطرف کردن گذشته خود به جاکارتا برود و برادرش را پیدا کند. آیا فرشته و آنتون یک بار دیگر پس از 15 سال از هم جدا خواهند شد؟
A heart wrenching story about the lives of 2 orphan siblings, Anton and Angel. The two were trapped by a syndicate that works abandoned children as street beggars. In their tender age, they were enslaved as cash cows nonstop. They never experienced the wonders of childhood. And one day, Angel had a street accident. When she woke up, she was alone in a hospital. That marked her separation with Anton, and ever since, she never found his whereabout. 15 years had passed, in Sydney, Australia. Thanks to the kindness of her foster family, Angel grew to be a beautiful and intelligent woman. She fulfilled her dream of becoming a lawyer. There, Angel met Martin, a young medical doctor from Indonesia who she fell in love with. Her life is now filled with happiness. Still, her past haunted her, she never stopped thinking about Anton. In the middle of her happy life and decision to marry Martin, she decided to go back to Jakarta to resolve her past, and find her brother. Will Angel and Anton see each other again after being apart for 15 years?